آشنایی با نویسندگان استان البرز
احمد دهقان

احمد دهقان در سال 1345 در کرج به دنیا آمد. ابتدا با ورود به دانشگاه در رشته مهندسی برق تحصیل کرد.
علی الله سلیمی
احمد دهقان در سال 1345 در کرج به دنیا آمد. ابتدا با ورود به دانشگاه در رشته مهندسی برق تحصیل کرد. سپس در رشته علوم اجتماعی ادامه تحصیل داد ، در نهایت با مدرک فوق لیسانس در رشته مردم شناسی فارغ التحصیل شد. او سالها به عنوان كارشناس ادبي در دفتر ادبيات و هنر مقاومت و مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري به فعالیت پرداخت. مقالاتی هم در زمینه رشته تحصیلی خود و همچنین مباحث نظری خاطره نگاری، به ویژه خاطره نویسی در جنگ ایران و عراق، نوشته است. اولين رمانش با عنوان «سفر به گراي 270 درجه» در سال 1375 منتشر شد. دو سال بعد همين رمان ابتدا به عنوان يكي از آثار برگزيده 20 سال داستان نويسي و مدتي بعد به عنوان برگزيده 20 سال ادبيات پايداري معرفي شد. «پال اسپراكمن» نايب رئيس مركز مطالعات دانشگاهي خاورميانه در دانشگاه راتجرز نيوجرسي آمريكا اين رمان را به زبان انگليسي ترجمه كرد. از آثار این نویسنده ساکن کرج می توان به کتاب های «مأموریت تمام»، «لحظههای اضطراب»، «روزهای آخر»، «ستارههای شلمچه»، «سفر به گرای ۲۷۰ درجه»، «گردان چهار نفره»، «من قاتل پسرتان هستم»و «هجوم» اشاره کرد.
معرفی رمان«سفر به گرای 270 درجه» نوشته احمد دهقان
رمان«سفر به گرای 270 درجه» دهقان تحسين منتقدان داخل و خارج را برانگيخت و ترجمه آن بازتاب خوبی در خارج از كشور داشت. راوی کتاب«سفر به گرای 270 درجه» مخاطب را با خود به فراسوی آنچه اتفاق افتاده است می برد. كتاب نگاهی است جديد به جنگ و اگر چه هنوز ردپای دلتنگی جنگ در آن ديده میشود اما قدرت مانور نويسندگی احمد دهقان توانسته داستان رمان را از يك جايگاه سطحی به سطح بالاتری از نگريستن به هشت سال دفاع مقدس ببرد. پايداری، ايثار، روبه رو شدن با وقايع و حوادث جنگ، ياد ياران، و زيبای شناختی جنگ با نگاه جديد به حوزه درگيري های نظامی از محتوای اصلی كتاب است. كتاب داستان ناصر نوجوان رزمندهایاست كه در جبهه مجروح ميشود و پس از بهبود، علی رغم مخالفت والدين، میخواهد مجددا به جبهه برود. وی پس كسب رضايت پدر و مادر، همراه دوست خود به جبهه باز مي گردد. برای آمادگي شركت در عمليات كربلای پنج، در جبهه شلمچه، به اردوگاه تاكتيكی فرستاده میشود. در آغاز عمليات، به زحمت از فرمانده برای رفتن به خط مقدم رضايت میگيرد. پس از مشقات زياد و قرار گرفتن در محور شليك گلولههایدشمن، در حالي كه از دسته آنها فقط پنج نفر باقی مانده است، به دستور فرمانده به طرف جاده بصره ـ شلمچه، گرای 270 درجه، محلی كه تانكهای دشمن در آن مستقر هستند، حركت میكنند. با وجود شليك به تانكها و پيوستن گروهانی ديگر به آنها، در اثر پيشروی نيروهای دشمن عقبنشينی كرده و او و دوستش در محاصره قرار ميگيرند و پس از شهادت دوستش، به كمك نيروهای ايرانی از محاصره نجات میيابد. بعد در كانال زوجی مجروح میشود و به بيمارستان انتقال میيابد و پس از بهبود، باز برای شركت در عمليات به جبهه برمیگردد.