آزاده دوران دفاع مقدس در گفتگو با جام جم البرز:

غنای فرهنگی اسرای ایرانی سلاح پنهانی در نبرد با عراقی‌ها

آقای خراسانی را تا آنجایی همراهی کردیم که به اسارت دشمن درآمد.
آقای خراسانی را تا آنجایی همراهی کردیم که به اسارت دشمن درآمد.
کد خبر: ۳۸۰۷

او در ادامه صحبت هایش بیان کرد: وقتی که به به وسیله یک ستوان عراقی به اسارت درآمدم با اینکه زخمی بودم آنان من را تا شب پشت جبهه خودشان نگه داشتند، نخست من را به یک سنگر فرماندهی که متشکل از افسران مستشاری مصری و سودانی که با دوربین‌های مجهز پشت جبهه ما را رصد می‌کردند، بردند، شکل و قیافه آن افسران مشخص بود که عراقی تبار نبودند و داشتند با دوربین‌های تلسکوپی عقبه جبهه ما را رصد می‌کردند، وقتی که من را دیدند با مشت به سر و صورتم زدند و من را از سنگر بیرون انداختند، آن ستوانی که من را با خود به پشت جبهه عراق برده بود و عکس امام را از جیب من خارج کرده و بوسیده بود در این هنگام به سنگر خود رفت و بدون اینکه دیگران متوجه شوند چند عدد گوجه فرنگی برای من آورد.
خراسانی اظهار کرد: این ستوان عراقی خود را شیعه معرفی کرد و رفتارش نشان می‌داد که با ما ایرانی‌ها همنوایی دارد و در حینی که من را به اسارت گرفت همان جا از مذهب خود پرده برداشت.
وی بیان کرد: بعد از این مرحله دوباره من را به یک سنگر فرماندهی که در زیر زمین طراحی شده بود و چند رایانه در آن وجود داشت و فیلم‌های منطقه را برای ارزیابی به این رایانه‌ها ارسال می‌شد بردند؛ در آنجا از منطقه‌ای که من حضور داشتم و می‌جنگیدم، پرسیدند که پاسخ شان را دادم؛ آنجا از من در مورد یگان اعزام کننده پرسش کردند که به آنان گفتم من بسیجی هستم و با توجه به شرایط جسمی (کم سن وسال بودن) که داشتم بسیجی بودن من را پذیرفتند.
این رزمنده سال‌های دفاع مقدس ادامه داد: در آن جلسه دو ساعته بازجویی، عراقی‌ها برای شناسایی فرماندهانی که احتمال اسارت آنان می‌رفت نام آنان را از من می‌پرسیدند و من هم نام فرماندهان که در عملیات شهید شده بودند را اسم می‌بردم، وقتی که آنان نتوانستند از اعترافات من تناقضی استخراج کنند، برای مداوا به یک مدرسه که به بیمارستان تبدیل کرده بودند، بردند.
این آزاده درباره ذهنیت عراقی‌ها برای جنگ با ایران اضاقه کرد: عراقی‌ها با جنگیدن با ایران موافق نبودند؛ زیرا به محض اینکه به اسارت ما در می‌آمدند، فریاد می‌زدند «انا مسلم» تا با آنان کاری نداشته باشیم؛ عده قلیلی که بعثی بودند و مورد حمایت حکومت عراق بودند؛ آنان با جنگ موافق بودند.
خراسانی در این قسمت از گفت و گوی خود به توانمندی فرهنگی رزمندگان اشاره کرد و ادامه داد: در دوران اسارت برای اینکه سربازان آنان تحت تاثیر فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی رزمندگان اسلام قرار نگیرند، زندانبان‌های خود را از میان کودن‌ترین افراد جامعه شان انتخاب کرده بودند تا قدرت تحلیل نداشته باشند؛ چراکه این افراد کودن بودند که بدون، چون و چرا از فرمان افسران ارشد خود تبعیت می‌کردند و هر دستوری را بدون، چون و چرا اجرا می‌کردند.
وی بر جریان سازی رفتاری حجت الاسلام ابوترابی در زمان اسارت تاکید کرد و گفت: بی شک رفتار مرحوم ابوترابی در زمان اسارت برای سایر آزاده‌ها بسیار موثر بود و با آموزه‌های اخلاقی او بود که آزادگان در زمان اسارت توانستند زندانبان‌های خود را تحت تاثیر قرار دهند.
خراسانی مطرح کرد: در آسایشگاهی که دوران اسارت خود را سپری می‌کردیم ۶ خانم هم به اسارت درآمده بودند که از عراقی‌های خواسته بودیم تا بر اساس تعالیم و دستورالعمل اسلامی با این بانوان ایرانی رفتار شود و گفته بودیم اگر خارج از قاعده و قانون و غیرت ایرانی با این زنان رفتار کنند، شخص توهین کننده را مجازات خواهیم کرد و این تهدید ما کارساز شده بود و تا زمانی که انان در اسارت بودند با کمال احترام با آنان برخورد می‌شد و بعد از یک سال هم به درخواست دولت ایران آنان تعویض شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات