در محضر بزرگان، شیخ ابوسعید ابوالخیر

به قلم: رامین شاه حسینی (مرام)_شاعر
به قلم: رامین شاه حسینی (مرام)_شاعر
کد خبر: ۶۱۱۲

بی شک ابوسعید ابوالخیر را می‌توان یکی از پیش تازان و مبدعین صنعت شعر رباعی دانست که مفاهیم عمیق و وثیقی از معانی بلند عرفان و هستی شناسی را در قالب جملات و اشعاری به ظاهر کوتاه، اما به شیوه‌ای موجز و موثر در اختیار جامعه شیفتگان و تشنه کامان بشری قرار می‌دهد، برشمرد.
ابوسعید ابوالخیر عارف، فقیه، محدث، صوفی و شاعر ایرانی صده چهارم و پنجم هجری در سال ۳۷۵ ق در شهر میهنه خاوران در منطقه سرخس خراسان (که اکنون در خاک ترکمنستان است) دیده به جهان گشود و از همان کودکی آثار بزرگی و زیرکی و فطانت در سیمای او مشهود بود. وی که از طفولیت به همراه پدر در مجالس صوفیان میهنه شرکت می‌کرد، مورد توجه خاص ابوالقاسم بشر یاسین قرار گرفت و به اشارت او رباعی معروف زیر را ذکر دوران کودکی و نوجوانی خود ساخت:
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر سر من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
ابو سعید مراتب شاگردی را نزد بزرگانی، چون ابو سعید عنازی، بشر یاسین، ابو عبدالله خضری، ابوبکر قفال مروزی، ابوعلی زاهر طی نموده، به توصیه بشر یاسین به سرخس رفته و به خدمت ابوالفضل سرخسی در آمده و او را پیر خود خوانده و زیارت مزار او را هم، چون سفر حج دانسته و سپس به اشارت ابوالفضل به نیشابور نزد ابوعبدالرحمن سلمی رفته و به خرقه در می‌آید و پس از در گذشت ابوالفضل سرخسی، ابوسعید به دیدار و مریدی ابوالعباس قصاب آملی (شیخ مطلق) رفته و بهره‌ها می‌برد.
ایشان که ملاقات و دیدار بزرگان را مغتنم دانسته، محضر نامدارانی هم، چون حسن خرقانی، محمد معشوق طوسی، ابوالقاسم قریشی، بوعلی سینا، ابو عبدالله باکویه و ... را درک و در پایان خلوت سه روزه با ابو علی سینا، وقتی شاگردان از بوعلی درباره شیخ ابو سعید سئوال می‌کنند می‌گوید که: " آن چه ما می‌دانیم، او می‌بیند " و هنگامی که از بوسعید درباره ابن سینا جویا میشوند، می‌گوید: " آن چه را که ما می‌بینیم، او می‌داند "؛ لقب او در میان صوفیان: آگاه بر همه سینه ها، فارس غیوب، حارس القلوب و مشرق الضمایر است.
با آن که به جز دو نامه تبادل شده بین ایشان و بو علی سینا هیچ گونه آثار و کتاب و رساله‌ای توسط بو سعید نگاشته نشده، ولی مجموعه آرا و افکار و اشعار و اشارات این عارف بزرگ توسط نوه ایشان (محمد بن منور) جمع آوری و تحت کتابی به نام اسرار التوحید تحریر گردیده که به دلیل گذشت زمان و پراکندگی دوران، از دسترس عموم خارج گردید تا این که در سال ۱۸۹۹ میلادی توسط شرق شناس روسی (والنتین ژوکوفسکی) جمع آوری و تجدید چاپ و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت.
نویسنده این مقاله بر این باور است که اگر عطار نیشابوری در کتاب تذکره الاولیاء و جناب عبدالرحمن جامی در کتاب نفحات الانس ذکر مفصلی از مراتب عرفانی و ذوقی ابو سعید به میان آورده‌اند قطعا با نگاهی بر همین کتاب اسرارالتوحید بوده است.
ابو سعید معتقد است که یک مرد زمانی شریف شود که دارای: ۱- همت آزادگان ۲- شرم دوشیزگان ۳- تواضع بندگان ۴- سخاوت عاشقان ۵- سیاست پادشاهان ۶- علم و تجربه پیران و ۷- عقل غریزی اندر او نهان باشد. او می‌گوید که حق را دو آتش است؛ یکی آتش زنده و زنده کننده (آتش نیاز و شوق عاشقان) و دیگری آتش مرده و کشیده (دوزخ تاریکی و وحشت).
با آن که او را شافعی مذهب می‌دانند ولی خود می‌گوید که: " ما در موکب و خانقاهی نرویم که صلوات بر حضرت خاتم بدون ذکر آل محمد در آن جا نباشد. "
او پس از سال‌ها مجاهدت و ریاضت و پرورش شاگردان علم و معرفت از نیشابور به زادگاه خود باز گشت و در چهارم شعبان ۴۴۰ ق در میهنه وفات یافت. از زیباترین رباعیاتی که به او منسوب است می‌توان به رباعی زیر اشاره کرد:
از شبنم عشق خاک آدم گِل شد
صد فتنه و شور در جهان حاصل شد
سر نِشتر عشق بر رگ و روح زدند
یک قطره از آن چکید و نامش دل شد

newsQrCode
ارسال نظرات