
در حوزه تخصصی خودتان به عنوان مدیر مجموعه، چه پیشنهادی برای پیشبرد کار و صنفتان دارید؟
یکی از چالشهای بنیادین در صنف طراحی و ساخت، فقدان نظام ارزیابی عملکرد مبتنی بر شاخصهای کلیدی (KPI) و فرآیندهای استاندارد حرفهای است. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که برای کلیه نقشآفرینان این صنعت — از طراح و مشاور گرفته تا پیمانکار و مجری — معیارهای شفاف، قابلاندازهگیری و قابلاستناد تعریف شود.
در حال حاضر، بسیاری از همکاریها صرفاً بر پایه تجربههای قبلی، توصیههای غیررسمی یا آزمونوخطا شکل میگیرد. هیچ پایگاه دادهی معتبر یا سازوکاری نظاممند برای تحلیل دقیق سوابق، تخصصها، کیفیت خروجیها و میزان رضایت از عملکردها وجود ندارد.
در شرایط فعلی که بازار بهشدت رقابتی و نسبت به هزینه حساس شده است، کوچکترین تصمیم اشتباه در مراحل طراحی، اجرا یا حتی نگهداری میتواند تبعات مالی و عملکردی جبرانناپذیری بههمراه داشته باشد. از اینرو، پیشنهاد میکنم تشکیل یک سامانه ملی ارزیابی عملکرد مبتنی بر KPI، با مشارکت صنف، دانشگاه و بخش خصوصی، در دستور کار قرار گیرد تا تصمیمگیریها از تکیهگاه تجربی به تکیهگاه دادهمحور منتقل شود.
جایگاه و اهمیت صنف شما بین مردم در حال حاضر چیست؟
صنعت معماری، مهندسی و ساختوساز (AEC) در ایران یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین صنایع کشور محسوب میشود. برآوردهای گذشته نشان میداد که نزدیک به ۱۰٪ از تولید ناخالص داخلی ایران بهطور مستقیم به این صنعت اختصاص داشت، هرچند آمارهای رسمی جدید سهم پایینتری در حدود ۳–۴٪ را نشان میدهند، این رقم، حتی در تمامی حالات، بهخوبی گویای نقشی است که صنعت ساختوساز در اقتصاد ملی ایفا میکند.
برخی منابع غیررسمی تعداد شاغلان این بخش را تا حدود ۱۵ میلیون نفر نیز برآورد کردهاند، اما آمارهای موثق حاکی از اشتغال مستقیم حدود ۲ تا ۳ میلیون نفر در صنعت ساختمان است. بدیهی است با لحاظ نیروهای پشتیبان، مشاغل وابسته و فعالان غیررسمی، این عدد بهمراتب بیشتر میشود. این گسترهی وسیع از نیروی انسانی فعال، بههمراه گردش مالی قابلتوجهی که در این صنعت جریان دارد، جایگاه کلیدی AEC را در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور تثبیت میکند.
اهمیت این صنعت فقط در شاخصهای اقتصادی خلاصه نمیشود. تجربهی زیستهی ما از شهرها، حس تعلق، امنیت و کیفیت زندگی شهری نیز ارتباط مستقیم با معماری، طراحی شهری و شکلگیری فضاهای عمومی دارد. مطالعات بینالمللی و داخلی نشان دادهاند در شهرهایی که ساکنان با محلهها، فضاهای شهری و معماری محیط خود احساس ارتباط و خاطره برقرار میکنند، میزان مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری نسبت به فضای زندگیشان و حتی احساس امنیت عمومی بهمراتب بالاتر است. بهتبع آن، در چنین شهرهایی آمار جرم و آسیبهای اجتماعی نیز بهطور معناداری کاهش پیدا میکند. به همین دلیل، صنعت AEC نهتنها بازوی اقتصادی کشور، بلکه یکی از اصلیترین عوامل شکلدهندهی کیفیت زندگی، هویت شهری و احساس تعلق شهروندان نیز محسوب میشود.
معضلات و مشکلات صنفی خودتان را چگونه توصیف میکنید؟
همانطور که در ابتدای این گفتوگو اشاره شد، یکی از ریشهایترین مشکلات صنعت معماری و ساخت نبود ساختار مشخص برای ارزیابی عملکرد حرفهای در تمام سطوح است. این مشکل نهتنها در مرحلهی طراحی و تصمیمگیری، بلکه در فرآیند اجرا، تأمین مصالح و حتی نگهداری پروژهها نیز بهوضوح دیده میشود.
در غیاب شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI)، اغلب انتخاب افراد یا تیمها بر اساس توصیههای غیررسمی، تجربههای پراکنده و آزمونوخطا صورت میگیرد. این رویه باعث شده ترکیب نیروهای متخصص در پروژهها نه بر پایهی دادههای دقیق، بلکه بر اساس حدس و گمان شکل بگیرد. در نهایت نیز رسیدن به یک تیم کارآمد معمولاً مستلزم تجربهی چند پروژه یا حتی چند خطای پرهزینه است.
نبود یک بانک اطلاعاتی متمرکز و بهروز که بتواند سابقهی عملکرد افراد، میزان رضایت کارفرمایان و مهارتهای تخصصی آنها را تحلیل کند، این معضل را تشدید کرده است. به بیان دیگر، بهجای دادهمحور بودن تصمیمها، هر بار همهچیز از صفر آغاز میشود؛ آن هم در شرایطی که صنعت ما با چالش کمبود نیروی انسانی متخصص نیز مواجه است.
رسانه تا چه حد میتواند به صنعت شما کمک کند؟
رسانه نقش مهمی در ارتقای آگاهی عمومی نسبت به معماری و کیفیت فضاهای شهری دارد. وقتی نمونههای خوب معماری و شهرسازی بهدرستی معرفی شوند، مردم نهتنها سلیقهی بهتری پیدا میکنند، بلکه مطالبهگر کیفیت نیز میشوند.
هر فرد ممکن است روزی در جایگاه کارفرما یا سفارشدهنده قرار گیرد. رسانه میتواند کمک کند تا این افراد با شناخت بهتر از اصول طراحی، توقعات دقیقتر و مسئولانهتری از معماران و سازندگان داشته باشند.
واقعیت این است که تا زمانی که معماری خوب دیده نشود، نمیتوان انتظار داشت فضای خوب هم خواسته شود. رسانه با ایجاد این شناخت، مردم را نسبت به فضای پیرامونشان حساستر میکند. در نتیجه، شهروندان خواستار فضاهایی میشوند که به حس فردی، محلی و شهری آنها معنا و کیفیت ببخشد.
سخن پایانی؟
در پایان، لازم میدانم تأکید کنم که ارتقای صنعت معماری و ساختوساز کشور تلاشی جمعی را میطلبد. چه از طریق استقرار نظامهای ارزیابی عملکرد دادهمحور و استانداردسازی فرآیندها، و چه با افزایش آگاهی عمومی و مطالبهی کیفیت از سوی مردم و رسانهها، همهی ما – از بدنهی صنعت گرفته تا دانشگاه و افکار عمومی – باید دست به دست هم بدهیم تا آیندهای رقم بزنیم که در آن شهرهای ما نهتنها موتور محرک اقتصاد باشند، بلکه به فضاهایی امن، خاطرهانگیز و برخوردار از کیفیت بالای زندگی برای شهروندان تبدیل شوند.
امیر نیکدل، موسس و مدیر استودیو دیزاین نیکدل مطرح کرد: