فرنگیس نجا زاده، کارشناس ارشد روانشناسی
افراد دو دسته هستند کسانی که سرشار از انرژی پویا و فعال در فکر تحول و پر تلاش عمل میکنند و نقطه مقابل افرادی منفعل و بی خیال و کم حوصله رغبتی به تغییر و تحول ندارند و به صورت خودکار خودشان کاری را انجام نمیدهند حتی اگر مجبور باشند ترجیح میدهند کارها را پاس کاری کنند و اگر از آنها درخواست انجام کاری هم شود معمولا یا پشت گوش میاندازند و یا بلافاصله در خواست کمک میکنند که حتما با دیگران کار را انجام دهند و حتی در طول جریان کار بی اهمیت و خونسرد و کند عمل میکنند، زیرا خیلی انگیزه ندارند و همیشه ساز مخالف میزنند
معمولا این گروه از افراد بخشهای خالی لیوان را میبینند مثلا از کاه کوه میسازند
اگر بخواهند کاری را انجام بدهند هم سخت شروع میکنند هم با یاس و ناامیدی در موردش صحبت میکنند و ادامه میدهند به نظر آنها تمام کائنات جمع شدند که کارهای او انجام نشود یا به ثمر نرسد و فکر میکنند که قادر نیستند به اتمام برسانند ۰ بیشتر اوقات انرژی منفی فراوانی را متساعد میکنند از زمین و زمان شاکی هستند تمام آسیبها را علل بیرونی میبینند معمولا منفعل عمل میکنند اگر کسی با ذوق و شوق در مورد کاری برایشان صحبت کند به سخره میگیرند که چقدر دلت خوش هست مگر ممکن هست همچین چیزی بشود موفقیتها از نظر آنها یا غیر ممکن و یا سخت امکان پذیر است.
معمولا بزرگ نمایی میکنند و اگر بخواهند در مورد کارشان توضیح بدهند ممکن است دروغ بگویند یا سفسطه کنند.
معمولا هر کاری را که شروع میکنند قادر به تکمیل کردن آن نیستند و کارها را نیمه کاره رها میکنند به اصطلاح علوم رفتاری ناکارآمد هستند.
مسائل را بزرگتر از آنچه که هست میبینند از درد و بیماریهای جسمی که دلیل جسمی ندارد شکایت میکنند معمولا بیماریهای جسمانی با ریشه روحی _ روانی دارند (سایکو سوماتیک).
اغلب برای هیچ کاری تمایل ندارند. حتی ممکن است برای مهمتر جلوه دادن خود غلو کنند
حتی وقتی همه چیز به خوبی پیش میرود احساس میکنند فرد قابل و توانمندی نیستند.
در هر وضعیتی به دنبال نکات منفی آن هستند. بیشتر اوقات احساس خستگی میکنند اعتماد به نفس بسیار کمی دارند به همین دلیل مسائل را به هم تعمیم میدهند.
آنها تمرکز کردن و یا به خاطر سپردن برایشان دشوار است. اگر مسئولیتی را به آنها بسپارید به راحتی میگویند فراموش کردم.معمولا رغبتی برای پذیرش مسئولیت ندارند و تا بتوانند شانه خالی میکنند ۰کارهایشان دقیقه نود و بسیار ناقص انجام میشود.
معمولا در تکمیل پروژهها مشکل دارند، کارهای کمی را آغاز میکنند، ولی به پایان نمیرسانند. حتی زمانی که کارها را نیمه کاره رها میکنند به شدت دلیل تراشی میکنند و معمولا دلایل را هم بیرونی ارزیابی میکنند و اعتقاد دارند دیگران مانع انجام کارهایش میشوند و به راحتی سلب مسئولیت میکنند.
معمولا آسیبها و خسارتهای جریان کار را نمیپذیرند و به راحتی خود را مبرا میکنند آنها دیگران را مقصر قلمداد میکنند و تصور میکنند دیگران عجول هستند، ولی به هیچ عنوان مدیریت زمان را نمیدانند اغلب در درون احساس خشم و ناآرامی میکنند.
وقتی اتفاق خوبی در زندگیشان میافتد احساس خوشایند ندارند یعنی از نظر هوش هیجانی منفعل عمل میکنند و به دلیل ابراز شکایت اطرافیان از کم کاری و نقصان در انجام امور آرزو میکنندای کاش فرد دیگری بودند. روحیه مقایسه دارند تصور میکنند دیگران محبوبتر هستند حتی احساس میکنند دوست داشتنی نیستند.
به نظر میرسد ترس هایشان است که زندگی آنها را کنترل میکند و روی آن تسلط دارد.
حفظ نظم و سازمان بخشیدن به زندگی شان برای آنها دشوار است. در لحظه زندگی میکنند دور نمایی برای آینده ندارند در زندگی بی هدف و سردر گم هستند احساسات آنها آنی و زود گذر است.
بخش امید به زندگی در آنها کمتر ناامیدی در آنها پر رنگتر است
اغلب ترس از شکست باعث میشود که حتی پس از شروع کار مهمی، آن را نیز رها کنند ۰ این گروه نیازمند آموزش و کمک هستند
برای کمک به این گروه توصیههای ذیل مطرح است
راهکار:
_ کمک به خودشناسی
_ شرکت در جلسات گروه درمانی
_ استفاده از جلسات مشاوره فردی
_ داشتن مطالعه در این زمینه
_ الگو برداری از زندگی افراد موفق
_ تغییر و اصلاح سبک زندگی برای مدت یک هفته به صورت آزمایشی
_ شروع یک پروژه بسیار سبک که در یک روز تمام شود
_ ارزیابی خود بعد از اتمام کار
_ کشف نقاط ضعف و قوت
_ کاهش نقاط ضعف
_ تقویت نقاط قوت
_ شروع یک پروژه دو روزه
_ یادداشت کردن کارهای مربوط به انجام پروژه
_ راهنمایی و کمک گرفتن از دیگران در شروع کار
_ اصلاح چرخه خواب و بیداری
_ ورزش کردن و آمادگی برای انجام کار
_ اصلاح باور و خود پنداره
_ و در آخر تلاش برای این که خود را دوست داشته باشید و برای بهتر شدن کوشا باشید
زینب دکامی، نخبه شاهد و ایثارگر در گفتگو با خبرنگار جام جم بیان میکند:
خبرنگار جام جم البرز گزارش می دهد؛
حجر گشت مطرح کرد؛