در سالهای اخیر، صندوقهای بازنشستگی به یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی کشور تبدیل شده اند به گونهای که گستردهتر شدن ابعاد این چالش از طریق فشار بر بودجة دولت و در مواردی، ایجاد پیامدهای امنیتی و اجتماعی، چاره جویی برای حل بحران را به یکی از دغدغههای اصلی سیاست گذاران و کارشناسان تبدیل کرده است. چالش اصلی حکمرانی در صندوقهای بازنشستگی را میتوان در اثربخش نبودن سازوکارهای بیرونی حکمرانی دانست که نیاز به کارآمد بودن سازوکارهای درونی حکمرانی را دوچندان میکند.
عوامل و بازیگران متعددی در فرآنید سیاست گذاری و حکمرانی تاثیرگذار هستند که در شرایط کنونی مساله اساسی و حائز اهمیت در فرآیند سیاستگذاری، پذیرش آن توسط جامعه و جلب مشارکت در آن است. در رویکرد سیاستگذاری باز عموم مردم اجازه دارند در مسائل مهم و پیچیده مشارکت و همکاری کنندو این امر موجب تصمیم گیریهای بهینهتر در سطح کلان میگردد. سیاستگذاری باز بر مبنای مفهوم شبکه سازی سعی در شکل گیری تعامل بین سیاستگذاران و جامعه هدف و بازیگران به منظور تبادل ایده ها، پیشنهادات و نظرات دارد.
توجه نداشتن به نقش مردم در فرآیند سیاست گذاری میتواند نتایج زیانبار و ناخوشایندی را برای جامعه به همراه داشته باشد، وقتی تصمیمها در اتاقهای بسته و بدور از مشارکت مردم گرفته شود و برای آنان مملموس نباشد، نتیجه آن چیزی جز نارضایتی و ناکارآمدی سیاستها و تصمیمهای حاکمیتی نخواهد بود و این نتایج ممکن است به واکنش جامعه و جنبشهای اعتراضی و در حالت شدیدتر آن به اعتصابات و اعتراضات خیابانی منجر شود.
در مفهوم کلی، سیاست گذاری باز به بازکردن درهای سیاستگذاری بر روی جامعه و جلب مشارکت مردم در مراحل فرآیند سیسات گذاری از جمله تدوین، اجرا و ارزیابی و بهره گرفتن از ظرفیت آنها اشاره دارد
حکمرانی باز مجموعهای از تعاملات میان حاکمیت و جامعه است که با بکارگیری سه عنصر شفایت، مشارکت و ظرفیت محیطی، ساختاری ارائه میدهد تا حکومتها در فضای مشارکتی به ارائه دهنده و دریافت کننده خدمت تبدیل شوند، در حکمرانی باز مسئولیت از سمت حاکمیت به سمت جامعه میرود و جامعه در قبال جامعه و اطرافیان خود باید حس مسئولیت داشته باشند.
برای ایجاد حکمرانی باز باید از سه مسیر شامل، اطلاع رسانی، مشاوره با مردم، مشارکت و مسئولیت پذیری عبور کرد
ابعاد سیاست گذاری و حکمرانی باز و مدیریت صندوقهای بازنشستگی:
شفافیت: سریعترین، کم هزینه ترین، سادهترین و بنیادیترین راهکار برای مبارزه با مبارزه با فساد، افزایش مسئولیت پذیری و شایسته سالاری و مشارکت فعال و در نهایت کمک شایانی برای افزایش سرمایه اجتماعی میباشد.
پاسخگویی: لازمه پاسخگویی افزایش شفافیت گزارش دهی است که از طرفی باعث پاسخگویی سیاستگذاران و حاکمیت و از طرفی باعث پاسخگویی جامعه میگردد و برخی از انواع آن شامل: سیاسی، قانونی، مالی، عملکردی و اخلاقی میباشد.
مشارکت و هم آفرینی سیاست ها: توسعه زمانی محقق میشود که در پی جلب مشارکت مردم به عنوان سازندگان اصلی حیات سیاسی و اجتماعی باشد. مشارکت را میتوان مجموعهای از تلاشها و کنشهایی تعریف کرد که از طرف عموم جامعه به نحوی سازمان یافته یا غیرسازمان یافته به منظور تاثیرگذاری در فرآنید سیاست گذاری در ساختار حاکمرانی صورت میگیرد. امروزه اهمیت و ضرورت این موضوع در انجام امور به منظور افزایش کیفیت، کاهش هزینهها، افزایش بهره وری و سهیم کردن شهروندان در پذیرش مسئولیت بر کسی پوشیده نیست.
عدالت محوری: سیاستگذاری باز و عدالت محوری یه رابطه دوطرفه میباشد که از یک طرف چنانچه شهروندان و جامعه هدف احساس عدالت در جامعه داشته باشند، بیشتر در فرآیند سیاست گذاری (تدوین، اجرا و ارزیابی) مشارکت خواهند داشت و از طرفی دیگر با پیاده سازی سیاستگذاری باز در یک سازمان یا حکومت میتوان به عدالت رسید.
فراهم کردن فرصتهای برابر، عادلانه برای همه افراد جامعه پیش نیاز عدالت محوری میباشد و از طرق مختلف اعم از: گسترش شبکههای ارتباطی امن آسان و ارزان برای استفاده عموم، ایجاد نظام و ساختار اطلاع رسانی صحیح و سریع برای عموم، صیانت از حقوق شهروندی برای عموم محقق میشود
چالشها
پیاده سازی حکمرانی باز و جلب مشارکت مردم با چالشهایی همراه است که حداقل پنج نوع مانع اصلی برای توسعه سیستمهای حکمرانی باز وجود دارد که به اشتراک گذاری و میزان باز بودن حکمرانی دلالت دارد. اول، عدم قابلیت همکاری فنی، معنایی و سازمانی بین سازمانهای دولتی، به طوری که امکان اشتراک گذاری یا تبادل دادهها از نظر عملیاتی وجود ندارد. دوم، مدیریت تمایلی به اشتراک گذاشتن دادهها و سایر منابع ندارد، زیرا ممکن است این امر برای او تهدید تلقی شود و کنترل خود را نسبت به دادهها از دست بدهد. سوم، نیاز به تعادل اشتراک، باز بودن و شفافیت با حریم خصوصی، حفاظت از دادهها و امنیت در جایی که تهدیدهای بالقوه بزرگ وجود دارد. چهارم، در تغییر و انطباق نقشهای دولت نگرانیهای واقعی نیز وجود دارد که چنین تغییراتی منجر به چه تغییرات دیگری خواهد شد. پنجم، شکافهای جدید دیجیتالی و اجتماعی-اقتصادی مرتبط با آن میتوانند حادتر شوند، زیرا بخشهای با استعدادتر و شایستهتر جامعه میتوانند راحتتر از افراد آسیبپذیرتر در معرض خطر طرد شدن، از مزایای باز بودن و فناوری اطلاعات و ارتباطات بهره ببرند. با این حال، دولت به عنوان تنها نهادی که توسط توانایی حسابداری دموکراتیک پشتیبانی میشود، بهترین موقعیت را برای مقابله با این خطرات دارد و باید نقشهای اساسی از جمله تعیین استانداردهای کلی کیفیت، ارائه مکانیسمهایی برای اشتراک منابع و تعیین چارچوبهای قانونی را حفظ کند.
راهکارها
یکی دیگر از مهمترین ابزارهای حکمرانی در صندوقهای بازنشستگی، شفافیت و افشای اطالعات است. دسترسی به اطالعات مهمترین پیش نیاز برای نظارت هیئت امنا بر عملکرد مدیران صندوق و نیز مهمترین ابزار برای ذی نفعان اصلی، به خصوص اعضای صندوق، برای نظارت بر عملکرد هیئت امنا است. مدیریت صندوق بازنشستگی هر ساله با برگزاری مجامع و جلسات متعدد اقدام به افشای اطلاعات مالی، عملکردی خود و شرکتهای تابعه کرده و نسبت به سرمایه مالی جامعه هدف پاسخو میباشد. لیکن لازم است تا جامعه هدف را بیشتر نسبت به اقدامات آینده که ممکن است بر منافع بازنشستگان تاثیر بگذارد، آگاه ساخته و نسبت که مشکلات پیش آمده در گذشته نیز پاسخگو باشد.
در بعد مشارکت، مدیریت صندوق بازنشستگی نیازمند ایجاد فرهنگ مشارکت و همچنین ایجاد بستری جهت انجام این امر میباشد. از آنجایی که جامعه هدف صندوق بازنشستگی، افراد سالمند و بازنشسته هستند، لازم است پیرامون تصمیمات و سیاستهایی که منافع آنها تحت را تاثیر قرار میدهد، مشارکت آنان در مراحل مختلف اعم از تدوین، اجرا و ارزیابی لحاظ شود که لازمه جلب این مشارکت، وجود فرهنگ شفافیت و پاسخگویی در مدیریت صندوق میباشد. مزیت جلب مشارکت ذینفعان و جامعه، افزایش سرمایه اجتماعی صندوق بازنشستگی و رضایت جامعه هدف و ذینفعان میباشد
از منظر عدالت محوری مدیریت صندوق بازنشستگی با برقراری نظام اطلاع رسانی یکپارچه و فراگیر که قابلیت دسترسی عموم را داشته باشد میتواند بعد عدالت محوری را مورد توجه قرار دهد.
مدیریت صندوق با ایجاد سامانه شفایت و نظارت مردمی و همچنین افشای اطلاعات آماری در سایت این نهاد میتوانند تاثیر بسزایی در ایجاد حکمرانی باز و شفایت جهت اعتماد سازی و جلب مشارکت مردمی ایفا کنند.
نتیجه گیری
مدیریت صندوق بازنشستگی چنانچه خواهان تدوین، اجرا و ارزیابی سیاستها کارآمد و مطلوب به همراه رضایت مندی جامعه هدف هستند میبایست رویکرد سیسات گذاری باز را در همه ارکان صندوق نهادینه کند و این امر نیازمند برقراری اصل شفافیت در سیاست گذاری میباشد، چرا که موجب اعتمادزایی و پذیرش آن توسط جامعه هدف را بدنبال دارد. بررسی و احصا فرصتهای موجود از جمله فضای حاکم بر استفاده از شبکههای اجتماعی و حضور پررنگ جامعه در بستر فضای مجازی میتواند به پیاده سازی این رویکرد کمک کرده و با استفاد از آن، پلتفرمی جهت پیاده سازی ابعاد شفافیت، پاسخگویی، مشارکت و عدالت محوری ایجاد کرد.
منابع
۱- قلی پور، رحمت الله، منصورزاده، سیدعلی (۱۴۰۱)، سیاستگذاری باز، انتشارات دانشگاه تهران
۲- ابراهیم نژاد، علی, & کریمی، مهتاب. (۱۳۹۷). چالش حکمرانی در صندوقهای بازنشستگی. تأمین اجتماعی ۱۴ (۳) , ۹۱-۱۰۴.
۳- تسلیمی، محمدسعید، ثنایی، مهدی, & عبدالحسینزاده، محمد. (۱۳۹۶). شناسایی و اولویتبندی چالشهای تحقق سیاستگذاری داده حکومتی باز در ایران: کاربست روش تحلیل سلسلهمراتبی و تاپسیس فازی. سیاستگذاری عمومی،
۴- Millard, J. (۲۰۱۸). Open governance systems: Doing more with more. Government Information Quarterly, ۳۵ (۴) , S ۷۷-S ۸۷.
خبرنگار جام جم البرز گزارش می دهد؛
حجر گشت مطرح کرد؛