مدیران بحران از مدیریت فقط تعطیل کردن را بلدند؛

فلسفه مدیری مسئولان چیست؟

در چند روز اخیر، با شروع ماه مرداد کشور در موقعیت هوای بسیار گرم قرار گرفت به طوری که در برخی از استان‌ها از جمله البرز برای جلوگیری از قطعی برق، ادارات تعطیل اعلام شدند؛ به عبارتی نیمی از کشور تعطیل و با تعطیلی تهران همه کشور تعطیل شد، تعطیلات سم مهلکی که به کام کشور ریخته می‌شود.
در چند روز اخیر، با شروع ماه مرداد کشور در موقعیت هوای بسیار گرم قرار گرفت به طوری که در برخی از استان‌ها از جمله البرز برای جلوگیری از قطعی برق، ادارات تعطیل اعلام شدند؛ به عبارتی نیمی از کشور تعطیل و با تعطیلی تهران همه کشور تعطیل شد، تعطیلات سم مهلکی که به کام کشور ریخته می‌شود.
کد خبر: ۳۱۷۲

تعطیلی شادی کارمندان را به دنبال داشته، اما کار ارباب رجوع را با اختلال مواجه می‌کند؛ به راستی کسی ضرر و زیانی که با این تعطیلی‌ها متوجه دولت می‌شود و هزینه‌ای که بر دولت تحمیل میکند را محاسبه کرده است؟ تعطیلی‌های ناخواسته و تحمیلی حتی بخش‌های خصوصی که در برخی از جهات باید با دولت کار بکنند موجب کندی فعالیت آنان می‌شود و غیر مستقیم به آنان ضرر و زیان وارد می‌کند.
در تابستان، به دلیل ناترازی در تولید برق باید ادارات را تعطیل کنیم و در زمستان هم به دلیل ناترازی در مصرف گاز واحد‌های صنعتی مجبور هستند که قطعی گاز را تحمل کنند و سوخت جایگزین داشته باشند که به جد برای این ناترازی‌ها باید فکری شود.
در چند سال اخیر که شکوفایی اقتصادی به شعار سال‌های متمادی تبدیل شده است و همه تلاش‌ها برای تحقق آن به کار بسته شده، تا زمانی که زیرساخت‌های آن از جمله سبد انرژی آن فراهم نشود، به هدف مورد نظر نخواهیم رسید.
سخن کوتاه؛ چه کسانی باید این زیرساخت‌ها را فراهم کنند؟ وظیفه کدام بخش از افراد جامعه است تا فکری به حال زیرساخت‌های کلی جامعه کنند؟ همان گونه که پیش از این مرقوم شد در واقع وظیفه مدیران و یا به عبارتی مسئولان است که برای ایجاد زیرساخت تمهیداتی بیاندیشند، این وظیفه مدیر است که برای برق مصرفی تابستان چاره اندیشی کرده و برای گاز مصرفی زمستانه صنایع تمهیدی بیاندیشد، اگر فقط به همراهی و همدلی مردم در صرفه جویی باشد پس فلسفه وجودی مدیر چه ضرورتی دارد؟ خود مردم با صرفه جویی امورات جامعه را مدیریت می‌کنند.
در این میان وظیفه مدیریت بحران چه می‌شود؟ در طول سال آنان چه هدف گذاری و چه برنامه ریزی برای مدیریت بحران داشته و یا دارند؛ گویا آنان از مدیریت بحران فقط تعطیل کردن را آموخته اند.
سخنی دیگر؛ در نخستین تعطیلی که در مرداد ماه ۱۴۰۳ در البرز که با تنفیذ حکم رئیس جمهور مصادف شده بود روز بعد از تعطیلی که اندک بادی که در البرز وزید موجی از ریزگرد‌ها بر شهر کرج آوار شد، وقتی از بلندی‌های عظیمیه سطح شهر تا اشتهارد را نظاره می‌کردید ریزگرد‌ها بیشتر به چشم می‌آمد؛ به راستی چرا باید استان البرز مورد هجوم ریزگرد‌ها واقع شود و چرا هیچ مدیری نمی‌تواند آن را مدیریت کند؟ در زمان استانداری سید حمید طهایی در البرز نشریه محلی تیتری با این عنوان رفت؛ «شتر‌های قارپوزآباد؛ عامل اصلی ریزگرد‌های البرز» این تیتر واکنش استاندار وقت برای جلوگیری از چرای شتر در نجم آباد نظرآباد به دنبال داشت؛ اما به راستی چرا بعد از آن دوبار باید در البرز هجوم ریزگرد داشته باشیم؟ گویا باید به مدیران گفت: آقایان مدیر اگر توانایی مدیریت ندارید لطفا عرصه را خالی کنید و بگذارید افراد دیگری در مصدر امور بنشینند و کار را به سرانجام برسانند. حق مردم استان البرز اندکی آسودگی و نفس کشیدن در هوای پاک است.

به قلم: داود دهقانی_خبرنگار جام جم البرز

newsQrCode
ارسال نظرات