مقاله ای درخصوص پدیدار شناسی توصیفی

به قلم: دکتر پریسا پروانه
به قلم: دکتر پریسا پروانه
کد خبر: ۳۴۶۱

طلاق عاطفی چیست؟
طلاق عاطفی، یک نوع جدایی است که در آن افراد زیر یک سقف زندگی می‌کنند، اما هیچ عشق و علاقه و عاطفی به یکدیگر ندارند و صرفاً همدیگر را تحمل می‌کنند. زندگی زناشویی آن‌ها فاقد عشق، مصاحبت و دوستی است. در واقع این افراد از نظر عاطفی از یکدیگر جدا شده‌اند، اما ممکن است به دلایل مختلفی برای طلاق اقدام نکنند. جدایی عاطفی می‌تواند به صورت یک طرفه یا دو طرفه به‌مرور زمان رخ دهد و دو طرف به تدریج متوجه شوند کشش مثبتی که نسبت به یکدیگر داشته‌اند از بین رفته است.

علائم و نشانه‌های طلاق عاطفی
احساس تنهایی؛ تغییردررفتار؛ دوری کردن
عدم تمایل به گفتگو و بی‌توجهی به صحبت‌های یکدیگر؛ میل به انتقام و سرزنش یکدیگر
دروغ و خیانت؛ فقدان صمیمیت و رابطه جنسی نداشتن؛ از بین رفتن کار‌ها و تفریحات مشترک؛ بی‌توجهی به خواسته‌های یکدیگر؛ تغییر اولویت‌ها؛ مکالمه اجباری و
بحث‌های دائمی

علت طلاق عاطفی:
هنگامی که زن و شوهر خواسته‌های یکدیگر را درک نکنند و اقدام به رفع اختلافات نکنند زمینه ایجاد طلاق عاطفی در آن‌ها ایجاد خواهد شد. خوب است اگر این نشانه‌ها را در ارتباط با همسرتان می‌بینید نسبت به آن کنجکاو باشید و درباره‌اش حرف بزنید. به حال خود رها کردن این مشکلات باعث می‌شود شدیدتر بشوند و ترمیم ارتباط سخت‌تر بشود.
طلاق عاطفی پدیده‌ای پیچیده است و عوامل مختلفی در آن دخیل‌اند. دلیل طلاق عاطفی می‌تواند به گذشته‌ی هر کدام از زوجین و تاریخچه ارتباطشان با یکدیگر برگردد.

از دلایل دیگری که در طلاق عاطفی موثر است می‌توان موارد زیر را نام برد:
داشتن انتظارات نامتناسب
مشکل در برقرار کردن ارتباط کلامی
نارضایتی جنسی
دخالت دیگران در زندگی مشترک
نداشتن شناخت کافی از شریک زندگی
اختلاف نظری که به مصالحه متناسبی ختم نمی‌شود
مشکلات روانشناختی هر یک از طرفین
تامین نشدن نیاز‌های عاطفی
مراحل ایجاد طلاق عاطفی
طلاق عاطفی به صورت آنی اتفاق نمی‌افتد و مانند بسیاری از مشکلات زندگی تدریجی اتفاق می‌افتد.
مرحله اول: سرزنش و ایرادگری
زوجین یکدیگر را مسئول همه‌ی اشتباهات و اتفاق‌ها می‌دانند و دنبال مقصر می‌گردند و یکدیگر را سرزنش می‌کنند. کسی که سرزنش را آغاز می‌کند معمولا تصویر نامناسبی از خود دارد و بسیار آسیب‌پذیر است. در بیشتر موارد احساس کمبود انرژی می‌کند، نشانه‌هایی از افسردگی دارد و می‌خواهد از یک زندگی پر از استرس به آرامش برسد. او دچار خشم افسردگی و ترس است، ولی معمولا سعی می‌کند همه چیز را عادی جلوه دهد.
مرحله دوم: سوگواری و غم و غصه
در مرحله سوگواری، غم و اندوه زیادی را به دلیل از دست دادن زندگی‌ای که در انتظارش بودیم تجربه می‌کنیم. بسیار تحریک‌پذیریم و در افکار و احساسات خودمان غوطه‌ور می‌شویم. چون تمرکز نداریم، در کار‌های روزمره به مشکل می‌خوریم.
مرحله سوم: خشم
خشم در تمام مراحل طلاق عاطفی وجود دارد، ولی در این مرحله به طور خاص نسبت به همسر نمود پیدا می‌کند. ممکن است مرد به تمام زن‌ها و زن به تمام مرد‌ها حس خشم داشته باشد. در این مرحله به خودمان حق می‌دهیم عصبانی باشیم و باور داریم همسرمان باید تاوان اعمالش را پس بدهد. حتی گاهی ممکن است نسبت به فرزندانمان حساس‌تر بشویم و به آن‌ها پرخاش و توهین کنیم.
مرحله چهارم: تنهایی
در این مرحله مرد و زن تصمیم می‌گیرند به خود اطمینان پیدا کنند و شخصیت خود را طوری شکل دهند که دیگر نیازی به همسر ندارند. انگار دیگری نیست. در این مرحله از طلاق عاطفی، خودمان را بازسازی می‌کنیم و تصورمان از خودمان نسبت به مرحله اول بهتر می‌شود. اما در تنهایی و با مشکلات عاطفی‌مان زندگی مشترک را ادامه می‌دهیم.
مرحله پنجم: بازگشت به زندگی
بازگشت به زندگی آخرین مرحله فرایند طلاق عاطفی است. در این مرحله مرد یا زن احساس می‌کنند که دوباره کنترل بیشتری به زندگی خود دارند. اگر زن و شوهر هر دو در این مرحله باشند، گاهی به صورت توافقی طلاق می‌گیرند و به‌ندرت کارشان به دادگاه قضایی کشیده می‌شود.

نظریه مثلث عشق استرنبرگ
رابرت استرنبرگ جوانب مختلف عشق را با مثلثی که دارای سه مولفه تعهد صمیمیت و شور و اشتیاق است نشان می‌دهد. سه مولفه عشق به طرق گوناگون با هم ترکیب میشوند که بر این اساس استرنبرگ هشت نوع رابطه را مشخص کرده است. یکی از انواع رابطه عشق تهی است که تنها شامل تعهد و فاقد شور و اشتیاق و فاقد صمیمیت است. نوع دیگر نیز عشق ابلهانه است که شامل تعهد و شور و اشتیاق و فاقد صمیمیت است. با در نظر گرفتن سه مولفه عشق، استرنبرگ از آنجایی که طلاق عاطفی رابطه‌ای فاقد صمیمیت است میتوان دو نوع رابطه تعریف شده توسط استرنبرگ، یعنی عشق تهی و عشق ابلهانه را طلاق عاطفی خواند.
مراحل جدایی از " مارک نپ"
مرحله افتراق زمانی است که طرفین رابطه با یکی از آن‌ها احساس کنند که رابطه او با دیگری او را کاملا محدود کرده است. مرحله محدود کردن در این مرحله طرفین رابطه شروع به کاهش دفعات ارتباط و میزان صمیمیت آن میکنند؛ رابطه به گونه‌ای محسوس به سمت رسمیت گرایش می‌باید. مرحله بی روح شدن بیانگر افزایش تخریب رابطه است. در واقع دیگر در مورد خود رابطه اندیشه‌ای نمیشود و علت ادامه رابطه در این وضعیت عواملی فراسوی جاذبه و توجه به طرف دیگر رابطه است. مرحله پرهیز از یکدیگر در این مرحله طرفین رابطه با گریز از یکدیگر سعی می‌کنند ناراحتی‌های خود را کاهش دهند و اغلب جدایی جسمی انجام می‌گیرد. مرحله جدایی آخرین مرحله در روابط افراد است جدایی ممکن است پس از یک مکالمه کوتاه یا پس از یک عمر زندگی مشترک صورت پذیرد.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار اولیه در زوجین دارای مشکلات زناشویی
رابطه زناشویی سنگ بنای ارتباط‌های خانوادگی است؛ به طوری که در این رابطه همراه با احترام و همکاری‌های متقابل نیاز‌های همسران ارضا میشود.
مشکلات زناشویی وضعیتی است که در آن زوجین احساس کلی نارضایتی و نبود احساس
خوشبختی نسبت به یکدیگر و ازدواج دارند.
عوامل تاثیر گذار بر طلاق عاطفی شامل:
نوع روابط
خیانت
وضعیت متعادل سلامتی
اتحاد زناشویی
بهزیستی عاطفی
مشکلات مالی
عدم اتحاد زناشویی
تعارضات و اختلافات زناشویی
مشکلات کاری
مشکلات ارتباطی و عاطفی

طلاق عاطفی
یکی از پیامد‌های مشکلات زناشویی طلاق عاطفی است. زندگی زناشویی با هیجان بالای شروع، اما پس از مدتی به دلیل غفلت و ناآگاهی یکی از زوجین یا هردو، از شور آن کاسته میشود. طلاق عاطفی وضعیتی است که در آن روابط زوجین دچار اختلال شده و سرمایه عاطفی بین آن‌ها به صورت انفعالی میباشد به طوری که علیرغم فقدان یا کمبود عشق و علاقه از یکدیگر جدا نمی‌شوند.
طرحواره‌های ناسازگار اولیه
یکی از عوامل مرتبط با طلاق عاطفی است.
عوارض احتمالی شامل مشکلات اضطراب، زناشویی، استرس، افسردگی است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم باعث افزایش پریشانی روانشناختی و اختلال‌های شخصیت می‌شود.
طرحواره‌ها به بررسی این نکته میپردازند که افراد چگونه میاندیشند چگونه مسائل را درک و پردازش می‌کنند و چگونه آن‌ها را به یاد می‌آورند. طرحواره‌ها الگو‌ها و درون مایه‌های عمیق و فراگیر هیجانی و شناختی خود آسیب رسان هستند که در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و در بزرگسالی تداوم می‌یابند به شدت ناکارآمد هستند و بر ادراک و ارزیابی فرد تاثیر منفی می‌گذارند.
طرحواره‌های ناسازگار اولیه
طرحواره‌های ناسازگار اولیه با توجه به پنج نیاز هیجانی ارضاء نشده در پنج حیطه بریدگی و طرد خودگردانی مختل دیگر جهت مندی گوش به زنگی افراطی و محدودیت‌های مختل قرار می‌گیرند.
طرحواره دیگر جهت مندی
طرحواره ایثار طرحواره اطاعت
تایید جویی
طرحوار گوش به زنگی
منفی گرایی و بازداری هیجانی
عیب جویی تنبه
طرحواره استحقاق
خویشتنداری مختل
رهاشدگی
محرومیت هیجانی
طرحواره‌های
بریدگی و طرد
بی اعتمادی بدرفتاری
شرم
طرحواره‌های وابستگی
انزوای اجتماعی
خودگردانی مختل
آسیب پذیری در برابر صدمه یا بیماری
خود تحول نیافته
شکست
هر کدام از این طرحواره‌ها سهمی در طلاق عاطفی دارد و قابل تامل می‌باشد.
مدل طلاق عاطفی گاتمن:
بر اساس نظریه گاتمن عوامل زیر در طلاق عاطفی نقس بسزایی دارد:
۱_ پی بردن به مشکلات زناشویی به
طور جدی
۲_ بی فایده دانستن برقراری مکالمه/ اتکا به خود
۳_ عدم رابطه باهمسر/ تنها انجام دادن تمامی امور
۴_ زندگی به سبک مجردی در حالی که مزدوج هستند.

اهمیت کاهش عواطف و احساسات > کاهش ارتباط عاطفی > افزایش حساسیت زوجین -> فروپاشی زندگی زناشویی
تعارض و مشاجره علت مستقیم طلاق در ازدواج‌های ناکارآمد نیست.
راه‌های ارتباطی:
آدرس مطب: استان البرز، کرج، میدان شهدا، روبروی بازار موبایل، ساختمان پزشکان بهار، طبقه سوم
روز و ساعت فعالیت:
شنبه تا پنجشنبه: ساعت ۱۵ الی ۲۰
شماره تماس:
۰۹۳۶۲۳۱۸۸۷۵

پیج اینستاگرام:
Raze.parvaeh

newsQrCode
ارسال نظرات