دراین که زندگی سخت است، هیچ شکی نیست. در واقع این سخت بودن زندگی به نوعی بستگی به روش ما درنگرش به زندگی دارد. بله زندگی سخت است، اما فراموش نکنیم که زندگی جنبههای دیگری هم دارد و با چیزهای بد همیشه خوبیهایی همراه است، حتی اگر در آن زمان چنین احساسی نداشته باشیم. زندگی فراز و نشیبهای زیادی دارد. ما در کنار تجربه روزهای خوب، روزهای بدی را هم تجربه میکنیم. لحظات زیادی پیش میآید که ناامید میشویم و مدام استرس داریم. از خودمان میپرسیم چرا کنار آمدن با زندگی برای من اینقدر سخت شده است؟
چه موقع میتوانم فرصت انجام کارهایی که دوست دارم را پیدا کنم؟ چه زمانی دوباره احساس خوشبختی خواهم کرد؟ به یاد داشته باشیم این افکار و احساسات میتواند ما را در مسیر ویرانی خودمان پیش ببرد. اگر ما این فرصت را به دست آوریم که بفهمیم چگونه میتوانیم زندگیمان را بازسازی کنیم، تا هم برای خودمان و هم اطرافیانمان مفید باشیم، میتوانیم درک کنیم که زندگی میتواند سادهتر باشد. درواقع زندگی خلاصه میشود در نیازمندی و تلاش برای رفع نیازها، علاقمند شدن و تلاش برای رسیدن به علاقهها؛ نیازها و علاقههایی که بعضاً برآورده نمیشوند. وقتی زندگی سخت میشود که انسان به نیازهای خودش شدیداً وابسته میشود. مشکلات و سختیها بخشی از زندگی هستند که بیشتر مواقع راه گریزی از آنها نیست. سختیها و مشکلات صیقل دهنده یا خالص کننده انسانها هستند که موجب ساختن شخصیت میشوند. خدا دوست دارد راحت زندگی کنیم. پس بیایید با آسان زندگی گردن دنیایی زیبا برای خود و دیگران بسازیم.
زینب دکامی، نخبه شاهد و ایثارگر در گفتگو با خبرنگار جام جم بیان میکند:
خبرنگار جام جم البرز گزارش می دهد؛
حجر گشت مطرح کرد؛