صنف عکاسان و فیلمبرداران؛

تحول یا نابودی؟

به قلم:سید مهدی خلیل نژاد
به قلم:سید مهدی خلیل نژاد
کد خبر: ۶۰۷۰

از همان کودکی، زندگی من با عکاسی گره خورده بود. در مغازه عکاسی پدرم، وقتی تنها هفت سال داشتم، به او در گرفتن فتوکپی کمک می‌کردم و کم‌کم با دنیای سحرآمیز عکاسی آشنا شدم. نخستین تجربه‌های من با دوربین فانوسی دست‌ساز پدرم آغاز شد. یاد گرفتم چگونه فیلم تخت را در تاریکخانه داخل بک دوربین جا بزنم، آن را در مواد مخصوص ظاهر کنم، نگاتیو‌ها را با جعبه رتوش و مداد‌های نوک تیز، رتوش کنم و سپس، با دستگاه آگراندیسمان یا جعبه چاپ دست ساز، عکس‌ها را روی کاغذ چاپ کرده و در مواد ظهور و ثبوت، تثبیت کنم. لذت بخش‌ترین قسمت کار، تماشای عکس‌های شسته شده و آویزان بود. اما این مسیر یادگیری زمان می‌برد؛ برای من که در خانواده‌ای عکاس بزرگ شده بودم، بیش از ده سال طول کشید تا به یک عکاس واقعی تبدیل شوم. در آن دوران، کسی نمی‌توانست یک‌شبه عکاس شود؛ پنج سال شاگردی نزد یک استاد، حداقل زمانی بود که برای ورود به این حرفه لازم بود. یادش بخیر؛ خوب یادم هست چگونه پدرم با دوربین فیلمبرداری سوپر ۸ از مراسم‌های عروسی فیلمبرداری میکرد و چگونه آنهارا با تجهیزات ابتدائی آن زمان تدوین و صدا گذاری میکرد. من بخوبی پیشرفت و تغییرات را حس میکردم. دوربین‌های فیلمبرداری بتا ماکس وارد بازار شد، طولی نکشید سیستم VHS و پس از آن HI۸ SONY و چند سال بعد DV، HD، full HD، یکی پس از دیگری، روانه بازار شد واین تحول عظیم برای من قابل لمس بود و البته نگران کننده.
روز‌های پررونق عکاسی؛ از صف‌های مدارس تا شب‌های بی‌خوابی در تاریکخانه
تابستان‌های سال‌های ۶۷ تا ۸۱ را به‌خوبی به یاد دارم. آن زمان، فصل ثبت‌نام مدارس، اوج کار ما بود. حجم مشتریان به‌قدری زیاد بود که به‌جای فیلم تخت، از فیلم رول استفاده می‌کردیم. با دوربین مامیا آر بی ۶۷، روزانه ۵ تا ۱۰ رول عکس می‌گرفتیم، که معادل ۵۰ تا ۱۰۰ عکس در روز بود. در کنار این عکس‌های پرسنلی، مشتریانی نیز برای چاپ عکس‌های قبلی‌شان مراجعه می‌کردند و گاه تعداد عکس‌های چاپ شده در روز به بیش از ۲۰۰ می‌رسید. در شهریورماه، معمولاً یک شب در میان تا صبح بیدار می‌ماندیم تا عکس‌ها را چاپ کنیم. در کنار عکس‌های پرسنلی، عکاسی رنگی و ژیگولی نیز جایگاه ویژه‌ای داشت، چراکه خلاقیت و مهارت عکاس در آن نمایان می‌شد.
تحول دیجیتال؛ انقلابی که همه را غافلگیر کرد
سال‌ها از آن دوران گذشته و تکنولوژی تغییرات گسترده‌ای را در تمامی اصناف و صنایع، ازجمله عکاسی و فیلمبرداری، رقم زده است. تحول از آنالوگ به دیجیتال، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی بود که صنف ما با آن مواجه شد. این تغییر، با سرعتی سرسام‌آور رخ داد و بسیاری از عکاسان کهنه‌کار، با وجود سال‌ها تجربه، به سختی توانستند خود را با آن وفق دهند. از سوی دیگر، عکاسان جوانی که هیچ آشنایی با عکاسی آنالوگ نداشتند، به‌سرعت با دوربین‌های دیجیتال حرفه‌ای وارد بازار شدند. این نسل جدید که به نسل Z معروف‌اند، با فضای مجازی خو گرفته بودند و توانستند بدون گذراندن دوره‌های طولانی شاگردی نزد اساتید و کسبه این صنف، صرفاً با تکیه بر اینترنت و آموزش‌های آنلاین، وارد بازار کار شوند. اما مشکل اصلی این نبود، بلکه عدم توانایی اتحادیه‌ها و قوانین موجود در همگام شدن با این تغییرات بود که به آشفتگی در صنف دامن زد.
سقوط تدریجی؛ از حذف مدارس تا ورود رقبا به حریم صنفی
دیگر نیازی به شب‌بیداری در تاریکخانه‌ها نبود، چراکه اکنون در هر مدرسه، دو بار در سال یک عکاس آماتور با یک دوربین دیجیتال ساده حاضر می‌شد و بدون رعایت اصول عکاسی، نیاز دانش‌آموزان را برطرف می‌کرد. تعرفه‌های مصوب و قوانین صنفی نیز به‌راحتی نادیده گرفته می‌شدند. در حالی‌که اتحادیه‌ها درگیر این موضوع بودند که چگونه این چالش را مدیریت کنند، برخی اعضای فرصت‌طلب صنف و حتی اعضای اتحادیه، به‌جای حل مشکل، از این شرایط برای منافع شخصی خود بهره بردند و حتی به آن دامن زدند.
مشکل مدارس هنوز حل نشده بود که ادارات پست، با قراردادی با سازمان ثبت احوال، شروع به ارائه خدمات عکس پرسنلی برای کارت ملی کردند. هنوز صنف از این شوک خارج نشده بود که دفاتر پلیس +۱۰ نیز به بهانه امنیتی بودن عکس‌ها و بیومتریک شدن آنها، ارائه این خدمات را بر عهده گرفتند. این اتفاقات، رونق صنف عکاسی را بیش از پیش از بین برد و بسیاری از مغازه‌های عکاسی یکی پس از دیگری تعطیل شدند. تنها عکاسی‌های آتلیه کودک، خانواده و عروس، توانستند به بقای خود ادامه دهند، که البته نیمی از آنها بدون پروانه کسب فعالیت میکردند. اما این نیز چندان طول نکشید.
ضربه آخر؛ آتلیه‌های سیار و حذف نهایی صنف از بازار
به نظر می‌رسید که مشکلات صنف، تمامی ندارد. مدارس و مهدکودک‌ها نیز به ارائه خدمات عکاسی مناسبتی و ایجاد آتلیه‌های موقت روی آوردند. تالار‌های عروسی نیز با راه‌اندازی آتلیه‌های سیار، نیاز مهمانان را به عکاسی در آتلیه‌های سطح شهر، برطرف کرده و عملاً بخش بزرگی از بازار عکاسی را از چنگال صنف بیرون کشیدند. در نهایت، با ایجاد واحد‌های عقد و قرارداد فیلم و عکس در تالارها، آخرین ضربه به تنه پوسیده این صنف وارد شد.
صنفی که نفس‌های آخر را می‌کشد
دیگر کسی نمی‌تواند کاری کند. از اتحادیه‌ها که سراغ می‌گیریم، تنها پاسخشان این است: "نامه‌نگاری کرده‌ایم، اما پاسخی نگرفته‌ایم! " گویی تنها وظیفه اتحادیه‌ها در جهت رفع موانع فقط نامه زدن بوده. به کمیسیون بازرسی مراجعه کردیم و گفتند توانایی مقابله با این وضعیت را ندارند. حق داشتند، آخر چطور می‌توان انتظار داشت یک بازرس برای کل شهر با این همه تخلف، بتواند کاری از پیش ببرد؟
راهکار نجات؛ تحول ساختاری و بهره‌گیری از فناوری
اتحادیه‌ها ناکارآمد شده‌اند و نیاز به تحول دارند. قوانین و مدیران آنها نتوانسته‌اند با چالش‌ها و تحولات همراه شوند و همچنان در دوران عکاسی آنالوگ گیر کرده‌اند. اکنون یا باید صنف و اتحادیه، همزمان متحول شوند، یا باید برای همیشه با آن خداحافظی کرد.
این تحول نیازبه افراد توانمند و آگاه، دربتن اتحادیه‌ها و اتحاد، همفکری و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین است. با ایجاد سامانه‌های جامع و تخصصی، می‌توان نظارت را افزایش داد، کسب‌وکار‌ها را ساماندهی کرد و متخلفان را به سمت فعالیت‌های قانونی هدایت کرد.
سامانه‌هایی نظیر "سیعا" می‌توانند خدمات عکاسی را استانداردسازی کرده و جایگزین عکس‌های پرسنلی چاپ شده کرد و با مجاب کردن ادارات به دریافت فایل عکس‌ها از این سامانه خدمات عکس پرسنلی (اداری) را علاوه بر استاندارد و متناسب سازی، در انحصار عکاسان دارای جواز کسب درآورد و پلتفرم‌هایی مانند "آفیشگاه" و "آفیشیار" می‌توانند بستری برای معرفی وایجاد فروشگاه‌های آنلاین در بستروب باشد، وبیدن ترتیب موجب رشد و رونق و بازگشت صنف عکاسان و فیلمبردارن به جایگاه شایسته خود باشیم.
آیا زمان آن نرسیده که برای بقای این صنف، اقدامی جدی کنیم؟


راه‌های ارتباطی:
 آدرس:
کرج، بلوار هفت‌تیر، چهارراه مصباح، روبه‌روی بانک رفاه، استودیو عکاسی معین
 تماس:
۰۹۱۲۱۶۸۴۲۲۱. ۰۲۶۳۲۸۰۹۳۰۳
 ساعات کاری:
همه‌روزه، حتی ایام تعطیل، از ۸ صبح تا ۹ شب

newsQrCode
ارسال نظرات