در ابتدا بفرمایید از چه سالی وارد حوزه شدید؟
بنده متولد شده از یک خانواده روحانی و مذهبی هستم و به دلیل اینکه پدرم یک فرد روحانی متعهد و متدین بود راهوروش زندگی ایشان بر رو ما اثر گذاشت و ما دو تا برادر بودیم که هردومون حوزه علمیه قم را انتخاب کردیم و از سال هزار و سیصد سی و چهار بود وارد حوزه شدم.
چه فعالیتهای در ایام جوانی انجام میدادید؟
در درجه اول تحصیل را در زمینههای علوم دینی، صرف و نحو و بعدها اصول فقه و منطق و فلسفه را دنبال میکردیم. سپس که به سن رشد رسیدیم با ناهمواریها و ناهنجاریهای جامعه ظلم و ستم و بیدادگری که از طریق حکومت زمان اعمال میشد مواجه شدیم و دیدیم که چطور مردم و بهویژه قشر مذهبی از وضعیت موجود رضایت ندارند و همیشه رنج میبردیم و همیشه میگفتیم که خدایا کی میشود که نظام شاهنشاهی از بین برود و نظام اسلامی سرکار بیاید که این موضوع همیشه در ذهنمان با ما همراه بود.
در آن روزها چه چیزی چه عاملی باعث شد که انگیزه پیدا کنید برای مقابله با این ظلم؟
راهوروش ما درسی است که امام حسین (ع) به ما آموخته است؛ یعنی زیر بار ظلم و ستم نروید. حضرت فرمود نه ظلم بکنید و نه زیر بار ظلم بروید در آن زمان مردم ما زیر بار ظلم بودند. برای اطلاعیه یا عکسی از امام (ره) متدین انقلابی و بانوان را میگرفتند و هر کاری میکردند که اعتراف کنند که این رساله یا اطلاعیه رو کجا آوردند اعتراف نمیکردند و به همین دلیل پسر پنجسالهاش را زندهزنده در مقابل چشم مادر پوست میکندند. زمانی که چنین وقایعی را انسان وقتی میشنود و یا مقداری براش واضح میشود که چه اتفاقاتی افتاده دیگر غیرتش قبول نمیکند که به همین جنایتکاران رذل و پستفطرتی در رأس هرم باشند. به همین دلیل بود که کمکم با بیداریهایی که از طریق امام راحل ما اعمال میشد اون حالت بیداری و بصیرت در مردم به وجود آمد.
برسیم به روزهایی که مردم به این انگیزه رسیدند که در مقابل ظلم و ستم حکومت پهلوی ایستادگی کنند، شوق و اشتیاق مردم در آن روزها چگونه بود؟
بعضی از مطالبی که مطرح میشود قابلوصف نیست مثل این است که شما بخواهید خورشید رو توصیف کنید. اگر بخواهیم به آغاز بیداری مردم اشاره کنیم باید بگوییم که یکی از روزنامههای کثیرالانتشار ایران مطلبی را نسبت به امام نوشتند که توهینآمیز بود و همین باعث شد که خون مردم جوش آمد و اولین کسانی هم که در مقابل این کار اقدام کردند مردم متدین و انقلابی ورامین بودند که به طرفداری از امام و انقلاب کفنپوشان به تهران آمدند و قبل از اینکه به تهران برسند همه به شهادت رسیدند. شهادت این عزیزان باعث شد که مردم خونشان به جوش بیاید و هر کس به قد سرسوزن انسان دین و دینداری بود آرام نمینشست. مراجع تقلید آن زمان هم یک اقدام عظیمی انجام دادند و از طریق یک اطلاعیهای اعلام کردند که امام راحل جزو مراجع تقلید و مصونیت قانونی دارد وگرنه امام عزیز را اعدام کرده بودند.
چه فعالیتهایی در شهر کرج و البرز امروزی در آن روزها رقم میخورد؟
تقریباً یکی دو ماه مانده بود که انقلاب به ثمر برسد مسجد جامع اول جاده چالوس که آیتالله مدرسی در آن جانماز میخواند، بدون استثنا هر روز سخنرانی بود بر علیه حکومت ظالم پهلوی و هر روزم بعد از سخنرانی جمعیت سیلآسا حرکت میکرد و به یکگوشهای از کرج میرفت. نزدیکیهای بهمنماه بنا بود که از سرپل ذهاب لشکری وارد کرج بشود که برود تهران و تهران را تبدیل به حمام خون کند. بر اساس جلساتی که افراد متدین و مردم واقعاً آراسته کرج داشتند و داشتیم قرار شد تمام ورودی و خروجیهای کرج بسته بشود که این لشکر به کرج نرسند. شب بیست و دوم بهمن که دیدیم این لشکر پر جمعیت و با امکانات از جاده مردآباد دارند وارد کرج میشوند که بهخاطر سنگرهایی که توسط مردم ساخته شده بود نتوانستند ورود به شهر داشته باشند. هم زمان با این اتفاقات رادیو اطلاعیه میخواند و اعلام کرد که ارتش بیطرف است و به ارتشیها دستور داد که از خودشان مقاومت نشان ندهند و تسلیم شوند سپس این لشکر تمامی سلاح و تانکهای خود را به ما تحویل دادند.
مهندس محسن کاشی زاده، مدیر مجموعه عمارت سازان کاشی زاده:
مریم سعیدی، مدیریت باشگاه بدنسازی آبان:
امیر عسگری، مدیر و صاحب امتیاز مجموعه شهر روغن و مدیر عامل شرکت روان سازان شهر روغن آسیا:
دکتر روزبه بهرامی نژاد، متخصص آزمایشگاه، مؤسس و مسئول فنی آزمایشگاه دکتر بهرامی نژاد: