مشکل اساسی نظام آموزشی ما، بیشتر از هر چیز، به مسأله حافظهمحوری برمیگردد. ما به جای اینکه دانشآموزان را با مهارتهای زندگی آشنا کنیم، بیشتر به آنها مطالبی را میآموزیم که فقط باید حفظ کنند. این روش نه تنها در تربیت انسانهای توانمند و متفکر مؤثر نیست، بلکه باعث میشود که در دنیای واقعی، این افراد نتوانند به راحتی مشکلاتشان را حل کنند و مهارتهای اجتماعی لازم را به دست نیاورند.
بهطور خاص، مهارتهایی مانند گفتوگو، که میتواند به شکل چشمگیری در حل مشکلات و درک یکدیگر مؤثر باشد، در مدارس به درستی آموزش داده نمیشود. وقتی دو یا چند دانشآموز در تلاشند تا یک مشکل را با گفتوگو حل کنند، بیشتر شاهد پرخاشگری و دعوا هستیم، چون اساساً مهارتهای مناسب برای حل مسائل از طریق ارتباط مؤثر به آنها آموزش داده نشده است.
برای گنجاندن مهارتآموزی در آموزش ابتدایی، باید به جای تأکید بر حفظ کردن مطالب درسی، بر مهارتهایی مانند کشاورزی، خیاطی، دوخت و دوز، سفالگری، نقاشی، و حتی مهارتهای اجتماعی تمرکز کنیم. این مهارتها علاوه بر اینکه به دانشآموزان کمک میکنند تا در زندگی خود مستقلتر و خلاقتر باشند، باعث میشوند که در آینده در جامعهای منظمتر و با مسئولیت بیشتر زندگی کنند.
کشورهای پیشرفتهای مثل چین در این زمینه نمونههای موفقی دارند. در این کشورها، بچهها از سنین پایین مهارتهای مختلفی میآموزند که هم به رشد فردی آنها کمک میکند و هم به نظم و تمیزی جامعه. کودکان در این کشورها از همان ابتدای کودکی یاد میگیرند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند، چگونه مسئولیتپذیر باشند، و حتی نظافت و انضباط را رعایت کنند. به همین دلیل، نسلهایی که در این کشورها تربیت میشوند، بیشتر به شهروندانی فعال، مسئول و منظم تبدیل میشوند.
اگر ما میخواهیم در آینده نسلی با مهارتهای زندگی تربیت کنیم، باید از همین امروز تغییراتی اساسی در سیستم آموزشیمان ایجاد کنیم. این تغییرات، در کنار آموزشهای نظری، میتوانند به تربیت انسانهایی کمک کنند که در آینده جامعهای سالمتر و با نظمتر داشته باشیم.
دکتر زهرا ترکاشوند، جراح و دندانپزشک:
رضا قربانیان، رییس هیات مدیره شرکت آساک شیمی البرز:
دکتر مهدی ناصری، مدیریت مجموعه فیت استایل عنوان کرد:
مهندس یاسر کریمی بنادکوکی، مدیر مجموعه کابینت و دکوراسیون کریمی تصریح کرد: